انتخاب رشته کنکور یکی از حساسترین و مهمترین تصمیمهایی است که یک دانشآموز یا داوطلب کنکور میگیرد. این تصمیم میتواند مسیر زندگی شغلی و حتی شخصی او را برای سالهای طولانی شکل دهد. پرسش قدیمی و پرچالش «در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار؟» همیشه ذهن داوطلبان و خانوادهها را مشغول کرده است. اینکه علاقه یا بازار کار یا حتی استعداد، کدام باید اولویت باشد، نیاز به بررسی شرایط مختلفی دارد، همچنین باید در درجه اول مواردی چون علاقه و استعداد بهخوبی ارزیابی شوند.
بعضی معتقدند اگر علاقه نباشد، حتی رشتهای با درآمد بالا هم در بلندمدت رضایت نمیآورد. گروهی دیگر بر این باورند که علاقه بدون بازار کار، فقط یک سرگرمی پرهزینه است و حتی در صورت موفقیت شغلی و کسب درآمد، علاقه نیز رفتهرفته ایجاد میشود. در مورد استعداد هم که تقریبا هیچگونه ارزیابی برای دانشآموزان در ایران انجام نمیشود که داوطلبها اطلاعات کاملی در مورد استعداد و توانایی خود داشته باشند. در این مقاله از رتبه برتر، با رویکردی علمی و کاربردی، هر سه فاکتور علاقه، استعداد و بازار کار را بررسی میکنیم تا پاسخ دهیم که برای علاقه یا بازار کار و روی کدام بیشتر تمرکز کنید.
اهمیت بازار کار و آینده شغلی رشتهها در انتخاب رشته
بازار کار یعنی فرصتهای شغلی موجود و پیشبینی آینده آن رشته در کشور یا جهان و همچنین متوسط میزان درآمد فارغ التحصیلان آن رشته. اهمیت بررسی بازار کار رشته در حدی است که حتی اگر فردی به رشتهای علاقهمند باشد و استعداد لازم را داشته باشد، نبود فرصتهای شغلی میتواند آینده او را با چالش مواجه کند. بررسی بازار کار شامل موارد زیر است:
- نرخ اشتغال فارغالتحصیلان رشته مورد نظر
- میزان درآمد و امنیت شغلی
- امکان مهاجرت یا فعالیت بینالمللی
- روند رشد یا افول آن حوزه در سالهای آینده
برای مثال، رشتههایی مثل علوم داده، هوش مصنوعی، پرستاری و روانشناسی بالینی در حال رشد هستند، در حالی که برخی رشتههای سنتی با اشباع بازار مواجهاند.
⭕️ پژوهش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نشان داده است که دانشجویانی که رشتهشان بازار کار مطلوبی دارد، با احتمال ۷۰٪ زودتر وارد بازار کار میشوند و درآمدشان به طور متوسط ۲۵٪ بیشتر از میانگین همدورههایشان است.
اهمیت علاقه در انتخاب رشته
علاقه در انتخاب رشته یعنی داوطلب رشتهای را انتخاب کند که با روحیات، علایق شخصی و ارزشهای فردیاش هماهنگ باشد. مشاورها و روانشناسان آموزشی همواره در آموزش انتخاب رشته تاکید دارند که علاقه، سوخت اصلی انگیزه و پشتکار در مسیر تحصیل است. علاقه یکی از مهمترین عوامل در موفقیت تحصیلی و شغلی است. وقتی فرد به رشتهای علاقهمند باشد:
- با انگیزه بیشتری مطالعه میکند
- در برابر سختیها و چالشها مقاومت بیشتری دارد
- احتمال خلاقیت و نوآوری در آن حوزه افزایش مییابد
- رضایت شغلی و تحصیلی در بلندمدت بیشتر خواهد بود
مثلاً دانشآموزی که به مباحث علوم انسانی و تحلیل رفتار انسان علاقهمند است، احتمالاً در رشته روانشناسی یا علوم اجتماعی عملکرد بهتری دارد، حتی اگر میانگین درآمد این رشتهها نسبت به حقوق کمتر باشد. تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان داده دانشجویانی که در رشتهای مطابق علایقشان تحصیل میکنند، ۲.۵ برابر بیشتر احتمال دارد که تا مقطع ارشد ادامه تحصیل دهند و رضایت شغلی بالاتری داشته باشند. با همه این تفاسیر، علاقه بهتنهایی کافی نیست. بسیاری از افراد به رشتههایی علاقه دارند که با توانمندیهایشان همخوانی ندارد یا بازار کار مناسبی ندارد. بنابراین علاقه باید با واقعبینی همراه باشد.
با همه این تفاسیر، علاقه تنها موتور محرک شخص در مسیر موفقیت شغلی نیست و بازار کار و درآمد مناسب، خود میتواند باعث ایجاد علاقه و رغبت شود. برعکس کسیکه با علاقه زیاد وارد یک رشته میشود، در صورت فراهم نبودن بستر کاری در رشته مورد نظر، عدم رضایت شغلی و پول ناکافی، مطمئنا دلسرد خواهد شد و از میران علاقه وی هم کاسته خواهد شد. اینکه علاقه یا بازار کار کدام اهمیت بیشتری دارند را نمیتوان جواب قطعی برای همه افراد داد و به شرایط مختلف بستگی دارد.

نقش استعداد در انتخاب رشته کنکور
نقش استعداد نیز در انتخاب رشته حیاتی است. استعداد یعنی توانایی ذاتی یا اکتسابی فرد در یادگیری و انجام وظایف مرتبط با رشته موردنظر. فردی که در یک رشته یا حرفه استعداد دارد، مطمئنا مسیر یادگیری برایش هموارتر است و با تلاش کمتر، میتواند نتیجه بهتری بگیرد و در این شرایط احتمال شکست یا ترک تحصیل کم خواهد شد. در سیستم آموزشی ایران، میتوان گفت که داوطلبها لااقل در طول دوران 12 ساله مدرسه، استعدادیابی خاصی ندارند و یک دانش آموز 17-18 ساله هم درک خیلی مشخصی از رشتههای دانشگاهی و استعداد خود ندارد. به همین ترتیب و بر اساس قواعد کلی، داوطلبها بیشتر پیگیر رشتههایی چون پزشکی، دندانپزشکی، مهندسی برق و مکانیک، حقوق و … هستند، صرفا بهخاطر سابقه و دید عمومی نسبت به این رشتهها.
به عنوان مثال، ممکن است فردی به رشته معماری علاقه داشته باشد اما مهارت تجسم فضایی یا ریاضیات او ضعیف باشد. یا اینکه شخصی بهطور کل از خون و محیط بیمارستان، بیزار باشد و به سراغ رشته پزشکی برود! یا کسیکه مهارت دستورزی خوبی ندارد، بخواهد در زمینه موسیقی و نواختن ساز فعالیت کند، مطمئنا باید خیلی تمرین بیشتری انجام دهد و شاید پس از سالها تلاش، نتیجه مطلوب را نگیرد. در این شرایط، علاقه به تنهایی کافی نیست و باید با تقویت مهارتها یا انتخاب رشتهای نزدیک، مسیر مناسب را پیدا کرد.
در این زمینه آزمونهای استعداد تحصیلی و بهرهگیری از تجارب مشاور انتخاب رشته کنکور میتوانند به داوطلبان کمک کنند تا پیش از انتخاب رشته، تواناییهای خود را دقیق بسنجند.
ترکیب هر سه عامل علاقه، استعداد و بازار کار در انتخاب رشته کنکور
مطمئنا دنبال کردن هر کدام از این پارامترها به تنهایی، کافی نخواهد بود و باید تلفیقی از این عوامل را در انتخاب رشته در نظر داشته باشید. در واقع انتخاب رشته بر اساس این عوامل، به معنای اهمیت دادن به یکی و نادیده گرفتن یک یا دو مورد دیگر نیست و شاید در خیلی از مواقع برای یک داوطلب با توجه به رتبه و شرایط، همه این موارد همسو باشند؛ با این حال در بسیاری از مواقع، دانش آموزان باید تصمیم بگیرند که کدامیک برایشان اهمیت بیشتری دارد.
در ضمن، این سه عامل علاقه، بازار کار و استعداد، کاملا جدای از هم نیستند و مطمئنا در بلندمدت، تغییراتی هم خواهند داشت. بهعنوان مثال شخصی که به رضایت شغلی و درآمد بالا میرسد، مطمئنا علاقه وی به آن رشته و حرفه نیز بیشتر خواهد شد و با کمی تلاش بیشتر، مهارت بیشتری هم کسب خواهد کرد.
در انتخاب رشته پول یا علاقه، کدامیک اهمیت بیشتری دارد؟
همانطور که توضیح دادیم، هر کدام از این موارد، تاثیر خاص خود را دارند و نمیتوان اهمیت هیچکدام را نادیده گرفت. بسیاری از داوطلبان با سوال انتخاب رشته پول یا علاقه روبهرو هستند. پاسخ قطعی برای همه یکسان نیست. اگر بتوانید رشتهای پیدا کنید که هم درآمد خوبی داشته باشد و هم با علایقتان هماهنگ باشد، ایدهآلترین حالت است. اما اگر مجبور به انتخاب باشید، مطمئنا علاقه و بازار کار، از استعداد اهمیت بیشتری دارند؛ چرا که اولا استعداد شاید کاملا قابل ارزیابی نباشد و دوما در صورت وجود دو عامل دیگر، مطمئنا شخص میتواند با کمی تلاش بیشتر، مهارت کافی را کسب نماید.
اما در پاسخ به این سوال که علاقه یا بازار کار؟ باید بگوییم که در مراجع بینالمللی، عموما علاقه بهعنوان مهمترین عامل معرفی میشود، اما در ایران و با توجه به وضعیت نهچندان مناسب اقتصادی، مطمئنا وضع کمی متفاوت است. کلا در شرایطی که وضعیت جامعه از نظر اقتصادی و امنیت شغلی، چندان مناسب نیست، بازار کار و متوسط درآمد یک رشته، اولویت خواهد داشت. با این وجود اگر در مورد رشتهای اطلاعات کافی داشته و به آن علاقه دارید و حتی در آن زمینه مهارتهایی هم کسب کردهاید، بهتر است که وارد همان مسیر شوید.
چه رشته ای مناسب من است؟
انتخاب اینکه چه رشتهای مناسب من است؟ ترکیبی از علاقه، استعداد و بازار کار را میطلبد. برای یافتن پاسخ، میتوانید این مراحل را طی کنید:
- ارزیابی علایق شخصی با استفاده از تستهایی مثل MBTI یا هالند، میتوانید بفهمید به چه حوزههایی بیشتر علاقه دارید.
- بررسی مهارتهای تحلیلی، ارتباطی، عملی یا هنری خود را بررسی کنید.
- با تحقیق درباره آمار اشتغال و درآمد رشتهها و بهخصوص صحبت با فارغالتحصیلهای رشتههای مختلف، انتخاب واقعبینانهتری داشته باشید.
- صحبت با مشاور تحصیلی یا فارغالتحصیلان رشتهها میتواند دید شما را کاملتر کند.
مواردی که سبب اشتباه در انتخاب رشته صحیح میشوند
بسیاری از داوطلبان هنگام انتخاب رشته با این سؤال درگیر میشوند که در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار و در این میان، عواملی باعث تصمیمگیری نادرست میشوند. همانطور که گفتیم؛ بازار کار، علاقه و استعداد، همگی اهمیت خاص خود را دارند، اما گاهی داوطلبها درک درست و مشخصی از هر کدام از این موارد ندارند. در ادامه به مهمترین مواردی که سبب این اشتباهات میشوند میپردازیم.
۱. اشتباه در احساس علاقه به یک رشته
یکی از رایجترین خطاها، اشتباه گرفتن علاقه واقعی با علاقه کاذب است. این نوع علاقه معمولاً ناشی از شناخت سطحی، باور غلط عمومی یا شنیدن تجربههای غیرواقعبینانه دیگران است. بسیاری از افراد در مقطعی از زندگی خود گمان میکنند به یک رشته خاص علاقه دارند، اما بعد از ورود به دانشگاه متوجه میشوند که محیط واقعی، محتوای دروس و فشارهای کاری آن رشته هیچ تناسبی با روحیاتشان ندارد. اینجاست که علاقه اولیه فروکش کرده و انگیزه ادامه تحصیل از بین میرود.
۲. توجه افراطی به جایگاه اجتماعی و مقبولیت عمومی یک رشته
برخی افراد تصور میکنند اگر رشتهای در جامعه جایگاه بالایی دارد، پس انتخاب آن بهطور خودکار موفقیت و رضایت را تضمین میکند. این تفکر ممکن است باعث شود رشتهای انتخاب شود که با تواناییها یا اهداف واقعی فرد همخوانی ندارد. مثلا خیلی از دانشآموزان گروه ریاضی فیزیک، به دلیل پرستیژ اجتماعی، به سراغ رشتههای مهندسی برق یا مکانیک میروند، گرچه این موارد جزو پردرآمدترین رشته های ریاضی جای دارند؛ با این حال داوطلب شاید در این مسیر علاقه یا استعداد کافی نداشته باشد و بعدها دچار فرسودگی شود.
۳. تصمیمگیری کامل بر مبنای انتظارات اطرافیان
گاهی خانواده یا اطرافیان، بدون در نظر گرفتن ویژگیهای شخصیتی و شرایط فرد، رشتهای را به او تحمیل میکنند. نتیجه چنین انتخابی معمولاً نارضایتی، افت تحصیلی و حتی تغییر رشته در سالهای بعد است. این نوع تصمیمگیری باعث میشود فرد مسیر زندگی خود را بر اساس خواسته دیگران، نه آرزوها و تواناییهای خودش، پیش ببرد.
۴. انتخاب صرفاً بر اساس بازار کار فعلی
اگرچه بحث بازار کار یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب رشته است، اما تمرکز بیشازحد روی بازار کار فعلی یک رشته میتواند اشتباه باشد. بازار کار تغییرپذیر است و رشتهای که امروز تقاضای بالایی دارد، ممکن است در چند سال آینده اشباع شود. به همین دلیل، انتخاب رشته فقط با نگاه به وضعیت اشتغال امروز، صحیح نبوده و باید آینده شغلی و تغییرات آن، در نظر گرفته شود. بهطور کلی از زمان شروع تحصیل یک داوطلب تا ورود وی به بازار کار، بر حسب میزان تحصیلات، ممکن است چیزی بین 5 تا 10 سال طول بکشد و با توجه به تغییرات سریع جهان و تکنولوژی، مطمئنا باید در بحث بازار کار، آینده و ظرفیت شغلی نیز بهخوبی بررسی شود.
۵. شناخت ناکافی از محتوای درسی و مسیر تحصیل
بعضی داوطلبان قبل از انتخاب رشته، از واحدهای درسی، حجم مطالعه، یا مهارتهای لازم برای موفقیت در آن رشته اطلاعی ندارند. این ناآگاهی ممکن است باعث شود در طول تحصیل با چالشهایی روبهرو شوند که اصلاً برای آنها آمادگی نداشتهاند. بهعنوان رشته مهندسی برق در مقایسه با رشتههایی چون مهندسی صنایع، معماری یا حتی عمران و کامپیوتر، ریاضیات بسیار بیشتر و پیچیدهتری دارد و شاید کسیکه بدون این آگاهی وارد این رشته شود، دچار افت تحصیلی و کاهش انگیزه گردد.
مقایسه و تحلیل جامع هر کدام از عوامل
در جدول زیر، سه عامل علاقه، استعداد و بازار کار را از جنبههای مختلف مقایسه کردهایم:
عامل | مزایا | معایب | تاثیر بلندمدت | میزان اهمیت |
علاقه | انگیزه بالا، لذت از تحصیل، کاهش احتمال ترک رشته | ممکن است درآمد یا فرصتهای شغلی محدود باشد. | رضایت شغلی بالا | بالا |
استعداد | عملکرد بهتر، پیشرفت سریعتر، موفقیت تحصیلی | تعیین استعداد تا پیش از تجربه کردن، چندان ممکن نیست. | موفقیت تخصصی پایدار | متوسط |
بازار کار | امنیت شغلی، درآمد بالاتر، فرصتهای بیشتر | اگر همراه با علاقه یا استعداد نباشد، احتمال فرسودگی تحصیلی شغلی زیاد میشود. | ثبات مالی و رشد اقتصادی | در برخی زمینهها خیلی بالا |
جمعبندی
پاسخ به این سوال که در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار؟ این است که هر سه فاکتور علاقه، استعداد و بازار کار اهمیت دارند، اما اولویت آنها برای هر فرد متفاوت است. همانطور که توضیح دادیم، استعداد را شاید بتوان در اکثر حالات، کم اهمیتترین عامل دانست، اما بازار کار و علاقه در انتخاب رشته، بر حسب شرایط فرد، رشتههای مورد نظر و حتی شرایط اقتصادی، ممکن است اهمیتشان متفاوت باشد. اگر بتوان بین این سه عامل تعادل برقرار کرد یا حتیالامکان همسو باشند که بهترین حالت است، اما اکثر اوقات باید تصمیم بگیرید که کدامیک برایتان اولویت بیشتری دارد. در کل انتخاب رشته فرآیند بسیار مهم و سرنوشتسازی است که نیازمند صرف زمان کافی و تجربه است و چنانچه برای انتخاب رشته نیاز به مشاوره دارید، میتوانید از طریق شمارههای درج شده در سایت، با ما تماس بگیرید.
سوالات متداول
آیا در انتخاب رشته علاقه مهمتر از استعداد است؟
این موضوع تا حدودی درست است، اما اگر استعداد در رشتهای بسیار بالا باشد، مطمئنا سریعتر به مهارت میرسد و حتی علاقه متوسط هم میتواند به موفقیت منجر شود.
در بررسی بازار کار رشتهها چه مواردی را باید مدنظر قرار داد؟
درصد اشتغال فارغ التحصیلان آن رشته، متوسط درآمد، دورنما و آینده شغلی و حتی در صورت تمایل، بازار کار رشته در خارج از کشور، اهمیت دارند.